مهد كودك حسنا
سلام ماه من. جيگرم، نفسم، بلبلم، عشقم، عمرم، جونم و ... اين واژه ها رو روزي چند بار مي گم و خودت هم يادشون داري و ادامه مي دي... چند روز پيش (26 بهمن) شما تو مهد با ريحانه خانم دعواتون مي شه سر چادر شما. اون بكش، شما بكش و... تا اينكه ريحانه خانم چادرو ول مي كنه و شما مي افتي زمين و پيشونيت زخمي مي شه. نميدوني چقدر ناراحت شدم. خدا رو شكر بخير گذشت . روز بعدش هم شما رو بردن اردو توي پارك بانوان كه نزديك محل كارمه. اومدم بهت سر زدم كه البته منو زياد تحويل نگرفتي. خدارو شكر با مربي هاي مهد خوب انس گرفتي. راستي، علاوه بر شعرهاي فراووني كه تو مهد ياد گرفتي، تا الان چند تا از حروف الفبا رو هم مي شناسي. آخه از قرار معلوم شما با خاله نجمه...
نویسنده :
مامان
9:23